امروز می خوام یکی از انشا های دبستانم رو براتون بخونم... ببخشید من از همون اول املام بد بوده!
پدرم همیشه میگوید " این خارجیها که الکی خارجی نشدهاند، خیلی کارشان درست بوده که توی خارج راهشان دادهاند" البته من هم میخواهم درسم را بخوانم؛ کنکورم راقبول بشم و بعد به خارج بروم. ایران با خارج خیلی فرغ دارد. خارج خیلی بزرگتر است. من خیلی چیزها راجب به خارج میدانم. تازه آبجیه پسر عمهی دختر همسایهمان در خارج زندگی میکند. برای همین هم دختر همسایهمان خارج را مثل کف دستش میشناسد. او میگوید "در خارج آدمهای قوی کشور را اداره میکنند" مثلن همین "آرنولد" که رعیس کالیفرنیا شده است. ما خودمان در یک فیلم دیدیم که چطوری یک نفره زد چند نفر را لت و پار کرد و بعد با یک خانم... البته آن قسمتهای بیتربیتی فیلم را ندیدیم اما دیدیم که چقدر زورش زیاد است، بازو دارد این هوا. خارجیها خیلی پر زور هستند و همهشان بادی میل دینگ کار میکنند. همین برجهایی که دارند نشان میدهد که کارگرهایشان چقدر قوی هستند و آجر را تا کجا پرت کردهاند.
ما اصلن ماهواره نداریم. اگر هم داشته باشیم؛ فقط برنامههای علمی آن را نگاه میکنیم. تازه من کانالهای ناجورش را قلف کردهام تا والدینم خدای نکرده از راه به در نشوند. این خارجی ها بر خلاف ما ،آدمهای خیلی مهربانی هستند و داعم همدیگر را بقل میکنند و بوس میکنند و ... نه نه داعم که نه! اما در فیلمهای ایرانی حتا زن و شوهرها با سه متر فاصله کنار هم مینشینند که به فکر کنم همین کارها باعث شده که آمار تلاغ روز به روز بالاتر بشود،مثلا پسره بعد از کلی سال مادرش را می بیند و از فاصله پنج متری به او نگاه میکند و می گوید "دوستت دارم مادرم". در اینجا اصلن استعداد ما کفش نمیشود و نخبههای علمی کشور مجبور میشوند فرار مغزها کنند. اما در خارج کفش میشوند. مثلاً این "بیل گیتس" با اینکه اسم کوچکش نشان میدهد که از یک خانوادهی کارگری بوده اما تا میفهمند که نخبه است به او خیلی بودجه میدهند و او هم برق را اختراع میکند. دختر همسایهمان میگوید اگر او آن موقع برق را اختراع نکرده بود؛ شاید ما الان مجبور بودیم شبها توی تاریکی تلویزیون تماشا کنیم. من شنیدهام در خارج دموکراسی دارند، ولی ما نداریم. اگر اینجا هم دموکراسی میشد چقدر خوب میشد. آنوقت "محمدرضا گلذار" رعیس جمهور میشد و "مهناز افشار " هم معاون اولش میشد. شاید "انجیلینا جولی" و "تام کروز" را هم دعوت میکردیم تا وزیر بشوند،یا مثلا "کامران هومن" را دعوت می کردیم تا رئیس وزارت ارشاد بشوند،که رئیس های خیلی خوبی هم میشدند،ولی سد افصوث و دریق که نمیشود.از نظر فرهنگی ما ایرانیها خیلی بیجمبه هستیم. ما خیلی تمبل و تنپرور هستیم و همیشه تعطیل هستیم. شاید شما ندانید اما من خودم دیشب از دختر همسایهمان شنیدم که در خارج جمعهها تعطیل نیست! وقتی شنیدم نزدیک بود از تعجب شاخدار شوم. اما حرفهای همسایهمان از بی بی سی هم مهمتر است. ما ایرانیها ضاتن آی کیو پایینی داریم. مثلن معلممان همیشه به احمد -رفیقم- میگوید "تو به خر گفتهای زکی". ولی خارجیها تیز هوشان هستند. دختر همسایهمان میگفت در خارج همه بلدند انگلیسی صحبت کنند، حتا بچه کوچولوها هم انگلیسی بلدند. ولی اینجا متعسفانه مردم کلی کلاس زبان میروند و آخرش هم بلد نیستند یک جملهی ساده مثل I lav u بنویسند. واقعن جای تعسف دارد.
درود بر تو دوست گرامی و با سپاس از حضور سبز شما در وقایع اتفاقیه
وبلاگ جالب و زیبائی داری و امیدوارم که همیشه موفق و پیروز باشی و بلاگ پر بیننده ای داشته باشی .
اگر مایل به تبادل لینک هستی میتونی از سیستم هوشمند تبادل لینک وبلاگم استفاده کنی.
به امید دیدار مجدد شما.
تا درودی دیگر بدرود